سمیر:ایندتون تباهه.حالا لیونداجوگیر میشه وبه طرف بمب گذارا حمله میکنه اما اونا یه تیر به بازوش میزنن.سمیروبن هم ازفرصت استفاده میکنن واسلحه هاشونو به طرف اونا نشونه میرن(خوب اونا نمیدونستن که تفنگا خالیه)سمیر اسلحشو به طرف رییسشون میگیره ومیخواد که افرادش سلاهاشونو بندازن اوناهم این کارو میکنن وبن وسمیر هم دستوپاشونو میبندن.به محض اینکه کاربنوسمیرتموم میشه نیروهای کمکی میرسن سمیروبن بهم نگاهی میندازن وبن:واقعا خسته نباشین .....خودمون داشتیم میاوردیمشون ؟سمیر(روبه لیوندا):خوبی لیوندا:اخخخخخخ اره چیزی نیس.بن:چراناشی بازی دراوردی اگه یه ذره اونورتر میخورد که فاتحهت توروز اول خونده بود؟لیوندا:عوض تشکرتونه ؟جونتو مدیون منی فعلا دوهیچ به نفع منه!بن:نه بابا؟هیچی دیگه اگه سمیرونیروهای کمکی پادرمیونی نمیکردن معلوم نبود اخر دعوا به کجا میکشید
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2